همگرایی اینترنت و تلویزیون نه تنها شیوههای تولید، پخش و تماشای برنامههای تلویزیونی، بلکه ساختار صنعت تلویزیون را دگرگون ساخته است. به تبع این دگرگونی اغلب کشورهای جهان ناگزیر به اتخاذ سیاستهای جدید و تغییر مقررات رسانهای شدهاند. در ایران نظام سیاسی و ساختار انحصاری تلویزیون ادغام اینترنت و تلویزیون را با موقعیت خاصی روبهرو کرده است. این مقاله با بهرهگیری از روش کیفی مصاحبۀ عمیق در صدد ارائۀ چشماندازی از این وضعیت و شناسایی چالشهای ناشی از همگرایی برای سیاستهای رسانهای است. در مجموع با 17 نفر از سیاستگذاران و کارشناسان حوزۀ تلویزیون و رسانههای جدید مصاحبه عمیق شده و برای تجزیه و تحلیل یافتهها از فن مقایسۀ دائمی استفاده شده است. بخشی از نتایج تحقیق نشان میدهد علیرغم آشفتگیهای فراوان در فرایند سیاستگذاری و وجود نهادهای متعدد و موازی، ایدۀ مرکزی «مهندسی فرهنگی» همچنان در حال شکلدهی به سیاستهای رسانهای در فضای پساهمگرایی است. اولویت اصلی سیاستگذاری رسانهای گرچه در وهلۀ اول حفظ امنیت ملّی و تأمین اهداف سیاسی است، با این حال همگرایی تلویزیون و اینترنت در ایران همگام با روندهای نئولیبرالبیستی صنعت تلویزیون در جهان متأثر از خصوصیسازی و تجاری شدن فزاینده است.