سید محسن خاتمی مقدم؛ مهرداد بذرپاش
چکیده
در حال حاضر، مرزهای بازار بازی های دیجیتال در کشور ایران مساحت کوچکی را در جغرافیای بزرگ بازار جهانی بازی های دیجیتال اشغال کرده است. بزرگکردن این مساحت نیازمند همکاری تمامی بازیگرانِ این حوزه از طریق ورود به عرصه های جدید (اقیانوس آبی) و تمرکز بر تصاویر به دست آمده از فعالیت های آینده پژوهی است. ازاین رو، این ...
بیشتر
در حال حاضر، مرزهای بازار بازی های دیجیتال در کشور ایران مساحت کوچکی را در جغرافیای بزرگ بازار جهانی بازی های دیجیتال اشغال کرده است. بزرگکردن این مساحت نیازمند همکاری تمامی بازیگرانِ این حوزه از طریق ورود به عرصه های جدید (اقیانوس آبی) و تمرکز بر تصاویر به دست آمده از فعالیت های آینده پژوهی است. ازاین رو، این مقاله قصد دارد، با بهرهگیری از راهبرد اقیانوس آبی و استفاده از دو روش دلفی و سناریونویسی، عوامل تأثیرگذار و سناریوهای محتمل در خصوص «نقش سازمان صداوسیما در توسعۀ بازار بازی های دیجیتال ایرانی با رویکرد راهبرد اقیانوس آبی» را شناسایی کند. در این پژوهش از نرمافزار Micmac برای شناسایی پیشرانها و از نرمافزار Scenario Wizard برای تعیین عدم قطعیت های کلیدی موجود در دیدگاههای 27 نفر از خبرگان حوزه های آینده پژوهی، بازی های دیجیتال و رسانه استفاده شد و بر اساس آن، با ایجاد دو محور عدم قطعیت کلیدی «راه اندازی کانال تلویزیونی بازی» و «رگولاتوری و تنظیمگری» به همراه وضعیت های محتملشان، چهار فضا برای سناریوپردازی به دست آمد. سپس، با تلفیق سناریوهای چهارگانه با ابزار چهاربخشی «حذفـکاهشـافزایشـخلق»، سیمای راهبردی حرکت سازمان صداوسیما بهسوی اقیانوس آبی مشخص شد. نتایج پایانی نشان داد که سازمان صداوسیما در بُردی دوسویه میتواند با بهره گیری از ظرفیت ها و فرصت های به دست آمده از کانال تلویزیونی بازی های دیجیتال، علاوه بر خلق مطلوبیتی جدید برای جذب غیرمشتری های سازمان (فعالیت در اقیانوس آبی)، با افزایش نرخِ پذیرش بازی های رایانه ای در جامعه سهم هر کس (خانواده، سرمایه گذار، بازیساز و...) را در بزرگسازی سبد مصرف بازی های دیجیتال و به دنبال آن، توسعۀ بازار بازی های دیجیتال کشور آشکار کند.
مهدخت بروجردی علوی؛ محمدمهدی رحمتی
چکیده
برخورداری از نظام اطمینانبخش مدیریت و ارزیابی عملکرد در فرایند مدیریت راهبردی، رمز موفقیت پایدار هر سازمان، بهویژه سازمانهای رسانهای، در محیط متغیر و پیچیدۀ صنعت رسانه است. راهبردهای محتوایی نقش حساسی در تحقق رسالت و مأموریت سازمان صداوسیما دارند و بخش اصلی فعالیت این سازمان در این راستاست. مسئله این پژوهش، عدمارزیابی ...
بیشتر
برخورداری از نظام اطمینانبخش مدیریت و ارزیابی عملکرد در فرایند مدیریت راهبردی، رمز موفقیت پایدار هر سازمان، بهویژه سازمانهای رسانهای، در محیط متغیر و پیچیدۀ صنعت رسانه است. راهبردهای محتوایی نقش حساسی در تحقق رسالت و مأموریت سازمان صداوسیما دارند و بخش اصلی فعالیت این سازمان در این راستاست. مسئله این پژوهش، عدمارزیابی راهبردهای حوزۀ تولید و توزیع پیام، پس از گذشت حدود یک سال و نیم از اجرای برنامۀ راهبردی پنجسالۀ سازمان صداوسیما(1397-1401) است. هدف اصلی پژوهش، شناسایی «شاخصهای ارزیابی راهبردهای سازمان صداوسیما در حوزۀ تولید و توزیع پیام است.» برای دستیابی به این هدف، از کارت امتیازی متوازن استفاده شده است. در فرایند این پژوهش، با استفاده از نظرات کارشناسان و صاحبنظران در قالب دو جلسۀ گروه متمرکز، با محورقراردادن ابعاد کارت امتیازی متوازن(مالی، مشتری، فرایندهای داخلی، رشد و یادگیری) و راهبردها و برنامههای بلندمدت سازمان صداوسیما در حوزۀ محتوایی، شاخصهای موردنظر شناسایی شدند. «درصد برنامههای تولیدشدۀ دارای پیوست پژوهشی»، «وضعیت خبرگزاری بینالمللی تصویری»، «تعداد بخشهای خبری در شبکههای تخصصی»، «انعقاد تفاهمنامۀ همکاری با مجامع بینالمللی و جهانی رسانه»، «میزان تولیدات مستقل در باندِ پهن و در دستهها و گونههای گوناگون»، «درآمدزایی از طریق سازوکارهای مختلف درآمدی در فضای بادِ پهن»، «تعداد تعاملات مردمی با سازمان صداوسیما»، «باشگاه مخاطبان شبکهها و برنامههای رادیوتلویزیونی»، «وضعیت کانالهای شبکهها و برنامههای رادیوتلویزیونی در پیامرسانها»، ازجمله مهمترین شاخصهای شناساییشده برای ارزیابی راهبردی سازمان صداوسیما در حوزۀ محتوا و پیام و مطابق با الگوی کارت امتیازی متوازن است.
مرتضی شمس؛ اردشیر زابلیزاده
چکیده
این پژوهش کیفی، به دنبال پاسخ این سوال است که مهمترین مضامینی که سازمان صداوسیما میتواند در تولید انواع برنامههای اقناعی خود با هدف ترغیب مخاطبان به خرید و حمایت از کالای ایرانی، به آنها توجه کند، چیست؟ پژوهش، تبلیغات تجاری صداوسیما را به دلیل ماهیت تولید آنها مدنظر قرار نداده، هرچند بخشی از مضامین به این تولیدات قابل تعمیم ...
بیشتر
این پژوهش کیفی، به دنبال پاسخ این سوال است که مهمترین مضامینی که سازمان صداوسیما میتواند در تولید انواع برنامههای اقناعی خود با هدف ترغیب مخاطبان به خرید و حمایت از کالای ایرانی، به آنها توجه کند، چیست؟ پژوهش، تبلیغات تجاری صداوسیما را به دلیل ماهیت تولید آنها مدنظر قرار نداده، هرچند بخشی از مضامین به این تولیدات قابل تعمیم است. جامعه آماری پژوهش، نخبگان ارتباطات، روانشناسی و تبلیغات هستند که با نمونهگیری هدفمند،7 عضو انتخاب کردند و با روش مصاحبه عمیق با آنها، اطلاعات گردآوری شد و در90 مضمون اصلی خلاصه گردید. بر اساس نتایج پژوهش، سازمان صداوسیما در امر ترغیب مخاطبان به خرید و حمایت از کالای ایرانی دارای راهبرد از پیش طراحیشده و مشخص، نبوده و با سیاستهای تجاری و با برخوردی کلیشهای، سهم کمی از تولیداتش را به برنامههای اقناعی به منظور ترغیب مخاطب به حمایت از کالای ایرانی بر اساس دو عنصر استدلال و آگاهیبخشی اختصاص داده است و بیشتر تولیداتش از نوع برنامههای تهییجی تجاری بوده است. صداوسیما میتواند با صداقت و عدم سوگیری جناحی در تولیداتش، اعتبار و اعتماد خود نزد مخاطبان را افزایش داده و با تعدیل سیاستهای تجاری خود، با برنامههای ترغیبی بر اساس دو عنصرآگاهی و استدلال، مخاطبان را به خرید و حمایت از کالای ایرانی ترغیب نماید و اطلاعرسانی دقیق در حوزه کسبوکار، تلاش در ایجاد عدالت و ثبات اقتصادی، شفافسازی فضای تولید، کمک به افزایش کیفیت کالاهای ایرانی با معرفی و ایجاد فضای رقابتی یکسان برای تولیدکنندگان و حمایت از تولیدیهای کوچک و متوسط را در اولویت برنامهسازی خود قرار دهد.